فقط چند ساعت تا پیروزی مانده ،شمشیر بر روی حضرت علی میکشند که اگر فرمان بازگشت به مالک ندهی تورا خواهیم کشت وامام به خاطر نجات جان یاران فرمان توقف میدهد.کار به حکمیت می کشد باز نافرمانی می کنند ابو موسی را می فرستند زمانی که نتیجه را در حکمیت واگذار می کنند باز آشوب براه می اندازند که باید به میدان باز گردیم وزمانی که بامخالفت مولا روبرو می شوند،یاغی می شوند و راهشان را کج می کنند ولی پشیمانی به خودشان راه نمی دهند .اینبار بروی دیگر مسلمانان که نظرشان با آنها فرق دارد تیغ می کشند حضرت هرچه تلاش می کند به راه نمی آیند آنقدر جنایت می کنند که حضرت مجبور می شود به جای معاویه ابتدا با آنها روبرو شود ولی باز هم نرمش به خرج می دهد و ابتدا بروی کسانی که در کنارش میجنگیدند شمشیر نمی کشد ولی آنان راحت بروی امامشان شمشیر کشیدند(حیوان که یاغی شود دوست و دشمن نمی شناسد). بالاخره جنگ در گرفت ،این جنگ زمان زیادی طول نکشید همه خوارج کشته شدند و فقط 9 نفر گریختند.یاران امام تصور کردند که نسل خوارج منقرض شده است،ولی امام در پاسخ فرمودند:نه چنین نیست ،آنان به صورت نطفه هایی در صلب مردان و رحم زنان به سر می برند.هرگاه شاخی از آنان بروید از طرف حکومتها بریده می شود و شاخ دیگری در جای آن می روید تا سرانجام به صورت گروههای غارتگر اموال در می آیند.
فرم در حال بارگذاری ...